اعمال محدودیتهای برای غربالگری در راستای سیاستهای افزایش جمعیت، اعتراضهای گستردهای در میان افکار عمومی به دنبال داشته است. بسیاری معتقدند که اینگونه سیاستها نه تنها باعث افزایش موالید نمیشود، بلکه پیامدهای عکس دارد. چرایی این ادعا را دکتر هادی یزدانی در گفتوگو با فراز توضیح میدهد.
یزدانی از غلط بودن استدلال موافقان حذف غربالگری و محدودیتها گسترده وزارت بهداشت حتی برای اطلاع رسانی از سوی پزشکان به زنان باردار خبر میدهد.
در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید.
بار دیگر بحث اعمال محدودیتها برای غربالگری مطرح شده است. دولت چگونه تلاش میکند راه را بر انجام غربالگری ببندد؟
همانطور که یادتان هست خبر نخست در این زمینه ممنوعیت واردات و تولید کیتهای غربالگری برای سه ماهه اول بارداری بوده است. پس از آن اعتراضات و انتقادهای گستردهای مطرح شد که در نهایت موجب اصلاح مصوبه شد. سپس گفته شد که مجوز تولید و واردات کیتهای غربالگری صرفا در سیستمهای بسته داده میشود و صدور مجوز برای کیتهای الایزا ممنوع شده است. اما آنچه در این زمینه مطرح شد و اهمیت بسیار دارد این است که قاعده غربالگری سراسری و عمومی را حذف کردند و اعلام شد که غربالگری تنها با رضایت و هزینه شخصی و نظر پزشک متخصص امکان پذیر است.
نظر متخصص همواره وجود داشته اما رضایت شخصی یعنی اجبار سیستمی برای اجرای غربالگری از بین میرود. این یعنی خانوادههایی که امکان اقتصادی انجام تست را ندارند با مشکل روبهرو میشوند. این خانوادهها اغلب برای روند بارداری روی کمک سیستم بهداشتی و بیمهها حساب کرده بودند.
همچنین برخی خانواده آگاهی و اطلاعی نسبت به غربالگری ندارند. آنها در روستاها یا نقاط دیگر طبق سیستم برنامهریزی شده بهداشتی برای دوران بارداری پیش میروند. اما نکته اینجاست که طبق دستورالعمل ابلاغ شده پزشکان از اطلاعرسانی درباره غربالگری نیز منع شدهاند تا آگاهی نیز نسبت به آن وجود نداشته باشد.
اکنون توجه کنید سقط قانونی در کشور زیر ۱۸ هفته بارداری است و وقتی این زمان از دست رفت حتی اگر با عناوین مختلف اثبات کنید جنین ناهنجاری ژنتیکی دارد باز هم امکان سقط قانونی از بین رفته است. بنابراین عملا سقط قانونی ممنوع میشود.
آنها استدلال میکنند که در سال حدود یک و نیم میلیون نوزاد متولد میشود و احتمالا حدود ۵ هزار تولد نوزاد سندرم داون میتواند در این بین رخ دهد. آنها میگویند که خطای این تستها بالاست و ممکن است نوزادهای سالم از بین میروند. اما پایه این تفکر غلط است و ارزیابی فنی این تستها به هیچ وجه خطا نیست. در ضمن آزمایشها متعدد است و مراحل مختلف دارد تا به نتیجه برسد و تشخیص داده شود که نوزاد دارای نقص ژنتیکی است. به لحاظ تخصصی اصلا این احتمال مطرح نیست که در فرآیند غربالگری تعداد زیادی نوزاد سالم به اشتباه قربانی شوند.
در چه شرایطی احتمال ناهنجاریهای ژنتیکی بالا میرود و کدام اقشار بیشتر در معرض آن هستند؟
قطعا در سنین باروری بالای ۳۵ سال مادر احتمال به دنیا آمدن نوزاد سندرم داون بیشتر است اما زنانی که از ۱۸ تا ۳۵ سالگی باردار میشوند احتمال ناهنجاری کمتر است. البته به این معنا نیست که اگر زنی در ۲۰ سالگی باردار شد و سابقه خانوادگی هم نداشت نوزاد او قطعا دچار ناهنجاری نمیشود. این احتمال همواره وجود دارد.
این سیاستها و سختگیریهایی که امروز وجود دارد افراد زیادی از بچهدار شدن منصرف میکند. در شرایط اقتصادی فعلی بسیاری از ازدواجها در سنین بالای پدرومادر انجام میشود به تبع آن بچهدار شدن نیز در سنین بالای مادر رخ میدهد. بنابراین ریسک به دنیا آمدن کودکان با مشکلات ژنتیکی بالاست. با این سیاستها افزایش جمعیت رخ نمیدهد بلکه بسیاری از بچهدار شدن میترسند چون این ریسک وجود دارد و هزینههای آن نیز به عهده پدرومادر است. به این ترتیب بخشی از جامعه هدف اصلا به سمت بچهدار شدن نمیرود و در خانوادههای ناآگاه نیز ریسک به دنیا آمدن نوزادهای با مشکلات ژنتیکی بالا میرود. همه اینها نیز به دلیل تصور غلط درباره میزان اشتباه بودن تستهای غربالگری و اجرای سیاستهای نادرست بر مبنای این تفکر است. این سیاستها به هیچ وجه در راستای افزایش جمعیت و موالید نیست و در این راستا عمل نمیکند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟